عشق يعني وقتي هزار دليل براي رفتن هست...
...هنوز دنبال يه بهونه اي كه بموني....
اگر نسيمي شانه هايت را نوازش كرد .

.بدان آن هواي دل من است كه به يادت ...مي وزد

چه تجارت ناشيانه اي بود آن مه نازي كه من از تو خريدم....

روي قلبي نوشته بودن شكستني است مواظب باشيد
ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است...راحت باشيد...

چه سخت است تشيع عشق بر روي شانه هاي فراموشي
و دل سپردن به قبرستان جدايي..وقتي ميداني 5شنبه اي نيست
تا رهگذري بر بي كسي ات فاتحه اي بخواند...

اينجا اسمان صاف تا قسمتي به رنگ دوستي همراه با غبار فراق است
توده اي سلام به سمت شما در حركت است.ضمنا احتمال بارش بوسه فراوان است..

با تو بر مرغان دريايي اميرم*بي تو در زندان تنهايي اسيرم
نظرات شما عزیزان: